گاهی چمدانم را در دست میگیرم و قدم در خاطراتم میگذارم... روزهایی که گاهی خوب و گاهی بد، گذشت...در حوالی خاطراتم، گاهی عطر یاس می آید و گاهی بوی لجنزار...
بعد گوشه ی تاریکِ خاطرات مینشینم و حساب کتاب میکنم... باز هم بوی لجنزار بیشتر است از عطر یاس ها...
خودم میدانم آخرِ کارم، جایم کجاست... باز هم دل به امیدِ لطفِ تو دارم...