پيام دوستان
+
درود بر شما @};- پست حضور و غياب
بعد اين سالهايي که در پارسي بلاگ حضور يافتيم کاربرهاي بسياري را مشاهده کرديم که بر اساس طرز تفکر ارتباط هاي مختلفي مابين ما بوجود آمد . بسياري بطور کلي رفتند برخي گاهي گذري رد ميشن و عده اي هم بيشتر حضور پيدا ميکنند .
لذا بر آن شدم که کاربران در اين پست حاضري بزنند و بفرمايند چه مقدار از وقت ارزشمند خود را در پارسي ميگذرانند @};-
* راوندي *
ديروز 10:0 عصر
* راوندي *
خودم : بطور متوسط در هفته تقريبا سه روز و هر حضور بين ده دقيقه تا يک ساعت بعضي اوقات هم در طي روز چند بار چند دقيقه اي :)
sobhan
سلام ارادت.. بعد از 8 سال.. يه سره کوچولو زدم.. ولي الان مدتيه هر از گاهي يه سرک ميکشم اينجا @};-
دبيرستان انصاري
سلام عيد مبارک... من اغلب مطالب رو ميخونم
* راوندي *
{a h=FGh54}دبيرستان انصاري{/a} سلام عيد بر شما هم مبارک باد @};- بسيار هم عالي ، فقط اينکه نوشته هاي چه کسي متناسب با وقايع و اتفاقات روز باشه مهم هستند بنظرم ديگه نوشتن مطالب حاشيه اي معنا و مفهومي ندارد بايد فکري کرد که مردم از اين بدبختي نجات پيدا کنند .
+
به نام خدا
*
پيکي که سوار رخش باد است گل است
شاهي که تمام عمر شاد است گل است
پائيز! ز تيغ خود مترسان ما را
چيزي که در اين باغ زياد است گل است!
*
#لنگرودي
#ارجمند
دبيرستان انصاري
ديروز 7:2 عصر
+
چه درست گفت :
پياز شده قيمت مرغ !
مرغ شده قيمت گوشت !
گوشت شده قيمت گوشي !
گوشي شده قيمت ماشين !
ماشين شده قيمت خونه !
و در ادامه : اگر توي چاي دبش ميشه اينهمه خورد اگر با يه چايي ميشه اينهمه اختلاس کرد
توي معدن چه خبره ؟
توي طلا چه خبره ؟
توي آهن چه خبره ؟
توي اين تراکنشهاي بانکي چه خبره ؟
من هم ميگم :
ديگه سال نو تبريک گفتن داره ؟
دبيرستان انصاري
ديروز 7:0 عصر
بعبارت ديگه حافظه يا بانک اطلاعاتي ، خصوصا سياسي اونه و بماند ... که نگم بهتره و بقولي فحشو بندازي صاحبش ورميداره
{a h=andishe}خانه ي خانواده{/a} حالا بانک رو ميشه يه جورايي تحمل کرد ، وضعيت آب خيلي خرابه ! توي يک کتري تمييز آب رو پنج دقيقه بجوشانيد و بگذاريد هشت ساعت بماند درب آنرا برداريد و نگاه کنيد وحشتناک است . توي کتري رسوب گرفته ديده نميشود . ما ديگه آب را از شير نمينوشيم بلکه به همين صورت قسمت وسط و تمييز آنرا در بطري ريخته و تحت عنوان آب فاتر در يخچال گذاشته و مصرف ميکنيم .
+
طي زمان کن اي فلک ، مژده ي وصل يار را
پارهاي از ميان ببر اين شب انتظار را
شد به گمان ديدني، عمر تمام و ، من همان
چشم به ره نشاندهام جان اميدوار را
وحشي بافقي •
مهرباني #
ديروز 4:56 عصر
+
[تلگرام]
+
من سالـ ـهاست که *نيستـ ـم*!
نيستم که بدانم
تمام هستي
شما را فَريـاد ميزند
چه بيچـ ـاره من
که خويش را
از اين همه حضـور
*دَريـغ* کردهام
آقا جان...
.
.
آفتابــ:(
my writings
103/1/4
+
نمـي دانم *شــب ها*
من *شاعــر* مي شــوم
و تــو را *غــزل بــاران* مي کنــم
يا تــو *بهانـــه* مي شوي
و من
غزل غزل *مي بـــارم*!
my writings
103/1/4
19 فرد دیگر
98 فرد دیگر
+
هُوَ الصبور...
من انتظار کشيدن را بلد نيستم
اما اين را خوب ميدانم...
وقتش که برسد
تو خوداَت ميآيي،
«*نا گَـ ـهان*»...
در من *شِـ ـعر* ميشَوي...
و از لَبـ ـهايم *سَرازيـ ـر*...
.
.
آفتابــ
my writings
103/1/4
+
صداي نازک اين گل مرا مي اندازد
به ياد غنچه.بي رنگ و بوي پرپر خويش
#دلم_گرفته از اين لحظه هاي سرگردان
کنار خواهش سنگ مزار دلبر خويش
*
به ياد همدم تنهائيم که تنهايم
گذاشت ... کاش از اين راه باز برگردد
*
#ارجمند
#لنگرودي
#زين_العابدين_آذرارجمند
sobhan
103/1/3
آيا رسد پايان اين ايام رخوت و نا اميدي آيا همه پوچ بود و از پي آزار دل شد 15 سال پرسه در برزخ ماهوت آيا به پايان ميرسد اين نم نم بلا و تزوير و دروغ آيا آشيانه بر باد رفت آنجا که خيال راحت شد از نبود فايده اي از پي باور خوش صداي بت دلهره ايام کجا رفت که امروز هيچ و پوچ است اما بهتر از آن است که سقوط هوشياري آيد سراغت در تاريکي و ظلم ات راحت تر مي دهي جان تا کنار بت خندان دلبر خويش
+
به نام خدا
*
ما هم به #عشق_روي تو رفتيم و آمديم
اي جان ما فداي تو و غبطه خوردنت
*
#لنگرودي
sobhan
103/1/3
غبطه تو از سر ليلي است و مجنون شدي و زيبا بودي ثمره شجره طيبه اهل بيت اولويت ات شدي منم غبطه مي خورم که عاشق شدم بنده کوه ال ابايت شدم بنده بودم گداي خشت خام اهل و ديارت شدم بنده عشق ام و گداي کوي حيدرم خادم آسمان رضايم و غبطه حيدر را از زيني و مظلوميت روقيه مي کشم شايد روزي کنج خرابه به خواهرم بپيوندم و فداي کوه ثمره شجره اهل بيت شوم لبيک يا حيدرکرار و حيدر حي و ثاني
+
سلام و درود بر دوستان پارسي
حال و احوالتون چطوره ؟
هر جاهستيد سلامت و عاقبت بخير باشيد @};-
2-دل سپرده
102/12/29