پيام
+
شبي آهي کشم از ناي جان تا بر بياندازد ز اين دنياي پست و دون... تمام بي پناهي، بي گناهي، بي سرانجامي هاي اين دنياي بد کينه... شبي آهي کشم از ناي جان تا کاخ ظلم و هر چه ظالم را براندازد... منم من، آنکه در دل صد هزاران درد دارد... منم من، آنکه دلدارم تويي يا رب... ببين اين روزهايي که دوباره عيد مي آيد... يکي سالِ دگر هم رفت و نيامد جان ما آخِر..
رايحه ي انتظار
96/12/27
چرک نويس من
. به آن موعود و آن منجي به آن صاحب زمان مهدي (عج)... بگو حالم شده خسته، بگو عيدم نمي آيد اگر نايي... بيا جان جهان از توست... بيا عِطرِ بهار از توست... بيا تا آه من خاکسترم کرده در اين دنياي ظلماني... (پريشاني هاي ذهنِ خسته)