سفارش تبلیغ
صبا ویژن

چرک نویس من

شعر نمیگویم! شعر گفتن را دوست دارم... کاش شاعر شوم از برای دربارِ خداوندگار...
نظر

خدا! اینجایی؟ خدا!ما را میبینی؟

خدا! میشود کمی چشمهایت را ببندی؟

خدا! میشود گوشهایت را هم ببندی؟

میدانم بد شده ام! میدانم دلت را میشکنم! میشود نگاه نکنی؟ با اینکه بد هستم اما از چَشمهایت خجالت میکشم...

خدا! نِگاهم نکن!

من از نگاهِ تو شرمگینم!

خدا! نگاهت را از این زمین بگیر!

این زمین دیگر دیدن ندارد...